ایده اصلی چیست؟
فرض کنید که گونهای ماهی آن قدر تکامل پیدا کرده که بعضی از آنها فیزیکدان شدهاند، و شروع کردهاند به فکر کردن درباره چگونگی حرکت چیزها.در ابتدا ماهیهای فیزیکدان، با مشاهده و اندازهگیری، قوانین بسیار پیچیدهای را بدست میآورند. ولی بعد از گذشت زمانی، یک ماهی نابغه، یک دنیای متفاوت ایدهآل را تصور میکند که قوانین حرکت ِ بسیار سادهتری در آن حاکم هستند- قوانینی که ما انسانها آنها را قوانین نیوتون مینامیم. ایده جدید و فوقالعاده[ِی ماهی نابغه] این است که حرکت در دنیای روزمره ماهیها پیچیده به نظر میرسد برای این که یک واسط همهجا گسترده-آب!- هست که حرکت را پیچیده میکند.
فیزیک مدرن چیزی خیلی شبیه این را برای دنیای ما پیشنهاد میکند. ما میتوانیم از معادلات بسیار زیباتری استفاده کنیم اگر آماده باشیم که فرض کنیم "فضای" محسوس روزمره ما در حقیقت یک واسط است که اثرش، آنچه از حرکت ماده دیده میشود را پیچیده میکند.
خبر کنفرانس چهارشنبه سرن را حتما شنیدهاید. هربار که اخبار درباره ذره هیگز زیاد میشود من به این فکر میافتم که آخرش قضیه این ذره هیگز چیست؟ این بار فکرمیکنم قدری بهتر متوجه ماجرا شدهام. اول این متن کوتاه را در سایت سرن خواندم، بعد این ویدئوی بسیار خوب (لینک دانلود ویدئو) را که PHD Comics ساخته دیدم و آخرش این نوشته فرانک ویلچک (Frank Wilczek) را خواندم. دو پاراگراف اول این پست هم بخشی از نوشته ویلچک است. ویلچک در چند جای نوشته به "معادلات زیباتر(بهتر)" اشاره میکند، فکر کردن به این که این "زیبایی" به چه معناست و تلاش برای داشتن معادلات بهتر چه معنایی دارد هوش از سر آدم میپراند.
علاقهمند شدم این کتاب ویلچک را بخوانم.
No comments:
Post a Comment