Saturday, April 28, 2007

آه

آدم نسبت به تغییر گذشته‌اش و کرده‌هایش ناتوان است، از این جهت یک ثانیه پیش با یک میلیون سال پیش فرقی ندارد، چیزی که گذشت دیگر گذشته و دیگر "کاش نمی‌شد"، "کاش نمی‌کردم"، " کاش آن طور نبود" فایده ندارد، اما چطور می‌شود نگفت "کاش آن طور نبود"، وقتی که آنچه نبایست می‌شد شده، و نتیجه از دستت خارج است، و چیزی جز افسوس برایت نمانده. چه می‌شود گفت جز افسوس و افسوس بیشتر از آن که پوستت آن قدر کلفت شده که دیگر سوز آن افسوس نمی‌لرزاندت، و افسوس خوردنت را چیزی نمی‌بینی جز خالی کردن خشاب عذاب وجدانت تا کمتر اذیتت کند.

می‌گویند آدم به آدم می‌رسد، اما اگر نرسید چه؟، و تازه اگر رسید چه؟ شاید هیچ کار از آدم بر نیاید. خیلی بدی کرده‌ام، به خیلی‌ها، بدی‌های بد؛ از بزرگ‌ترین کاش‌هایم، دعاهایم، آرزوهایم، این است که بدی‌هایی که کرده‌ام جبران بشوند. برآورده شدن این آرزو، خیلی دور، خیلی بعید به نظر می‌رسد، بعضی وقت‌ها آدم هیچ کاری نمی‌تواند بکند، جز انتظار، انتظاری مثل نشستن و زل زدن بی‌هدف به پنجره، آن قدر زل بزنی که یادت برود اصلا چه شد که اینجا نشسته بودی، بعد باز برگردی سرخانه اول.

راستی، اگر شما را رنجانده‌ام یا از من کار بدی نسبت به شما سرزده، خواهش می‌کنم ببخشید.

---------------------------------------------------------

سبحان عزیز، از دعوت پر لطفت ممنون، این را به عنوان بازی من بپذیر. طبق قاعده باید از چند نفر دعوت کنم، وقتی فکر کردم چه کسی را دعوت کنم دیدم خیلی از آدم‌هایی که به ذهنم می‌رسند شاید نخواهند از آرزوهایشان بگویند، انصافا ً بازی سختی است، پس اجازه بده از کسی اسم نبرم. اما برای این که بازی را به هم نزده باشم، کاملا دوستانه، و دور از تعارف از تمام کسانی که لینکشان را در حاشیه سمت راست وبلاگ هست دعوت می‌کنم اگر دلشان خواست بازی کنند.

باز هم از مهربانیت ممنون.

4 comments:

Anonymous said...

شايد آرزو تنها كاري است كه در برخي موارد از دست يك انسان بر مي آيد، چه بسا وقتي انسان ردپايي نازدودني در گذشته از خود برجاي گذاشته باشد.
لطف شما هيچ وقت بر من پوشيده نبوده، هميشه شاد باشد

سینا ایروانیان said...

بدی‌هایی که به من کردیو نمی‌بخشم، چون تعدادش صفرتاست. اما نگفتی با خوبی‌هات چی‌کار کنیم؟ حالا اون به کنار، با چیزایی که بهمون یاد دادی و به ازای هر حرفش باید عبیدت باشیم چی؟ حالا اونم به کنار با بی‌دریغ بودنت چی‌کار کنیم؟ بازم همه اینا به کنار. با دوست داشتنی بودنت چی کار کنیم؟ می‌گویند آدم به آدم می‌رسد، اما اگر نرسید چه؟

پاسپارتو said...

سینای عزیز

چقدر لطف داری، داشتن دوست خوبی مثل تو آدم را دلگرم وامیدوار می کند. اما میان حرفهایت چیزهایی هم بود که باعث شد داغ بشوم، نمی دانم از ناراحتی بود یا خجالت، جدا ً راضی نیستم دیگر به هیچ عنوان حتی حرفشان را بزنی
دوست خوبم، شما یک ظاهری ازمن دیده ای، من خودم از این پاسپارتو بهتر خبر دارم.

Anonymous said...

:)

*hugs*