با برادر بزرگترش جلوی مغازه پدرشان ایستادهاند و بالا را نگاه میکنند، طنابی دستشان هست که سر دیگرش بالاست، من زیر سایهبانم، بالا را نمیتوانم ببینم، سرم را میآورم پایین با صدایی شبیه در گوشی حرف زدن میپرسم:"چیه اون بالا؟" با همان صدا جواب میدهد:"پیچپیچی"
Thursday, August 28, 2008
Wednesday, August 27, 2008
Monday, August 18, 2008
...
کامنت رضا پای مطلب قبل یک جورهایی شرمندهام کرد، یادم انداخت تواضع هم چیز خوبی است. ممنون رضا جان
Sunday, August 10, 2008
شترمرغ سرشکسته بر زمین سیمانی
- خب، دیگه بگو، از این طرفا
- هیچی داشتم تلاش میکرد یه چند ساعتی به هیچ آشنایی بر نخورم.
Thursday, August 07, 2008
شهروند عزیز، با در نظر گرفتن مسائل ایمنی در حمام چراغ قوه به همراه داشته باشید
این خاموشیها تازه شروع شده بود، تلویزیون گزارشی را نشان میداد که رفتهبودند و با مردم در مورد قطعی برق مصاحبه کرده بودند. یکی میگفت "اگر میخوان مصرف رو کم کنند پس دیگه چرا زمان قطع برق رو میخوان اعلام کنند؟" و وقتی با قیافه هاج و واج گزارشگر مواجه شد توضیح داد که "اگر زمان قطع برق رو اعلام کنند طرف به جای این که اون ساعت استفاده پرمصرفش رو انجام بده دو ساعت قبلتر اون کار رو میکنه، باز مصرف مثل همون قبل میمونه".
بگذریم از این که این حرف چقدر درست بوده به نظر مسئولین محترم صحبتهای این شهروند عزیز را به گوش جان شنیدند و اخیرا زمان قطع برق را تصادفی انتخاب میکنند، محله ما دو سه بار شب قطع کردند، بعد دوباره طرفهای قبل از ظهر، باز بعدش بعد از ظهر. طرفهای شما را نمیدانم، اینجا که نمیشود فهمید کی برق قرار است قطع شود.
Sunday, August 03, 2008
~~~
The summit where Tamatea, the man with the big knees, the climber of mountains, the land-swallower who traveled about, played his nose flute to his loved one.